تاریخ انتشار : ۱۴۰۴-۰۸-۱۵
محتوای هوش مصنوعی همهجا هست، ولی برای سئو خوبه؟
محتوای هوش مصنوعی (AI) همه جا رو گرفته اما آیا برای سئو (SEO) خوبه؟ بیا یاد بگیریم محتوای AI چطور کار میکنه، چه خوبی و بدیهایی داره، و چطور ازش استفاده کنی که به رتبه سایتت آسیب نزنه.
واقعاً همه جا هست!
تولید محتوا با کمک هوش مصنوعی دیگه اینجاست و به نظر میاد که میخواد بمونه. طبق یک تحقیق، ممکنه تا سال آینده، تا ۹۰ درصد محتوای اینترنت رو هوش مصنوعی ساخته باشه یا توش دخالت داشته باشه!
محتوای هوش مصنوعی هم فقط متن نیست. میتونه هرچیزی باشه؛ از یه متن خیلی کوتاه روی دکمههای سایتت گرفته تا یه ویدئوی آموزشی یا یه پست بلاگ ۳۰۰۰ کلمهای که عکس هم داره.
اگه با دقت و هدفمند استفاده بشه (یعنی با اهداف کسب و کارت و برندت هماهنگ باشه)، هوش مصنوعی میتونه کمک کنه حجم تولید محتوات رو ببری بالا، تو کلمات کلیدی مختلف رتبه بهتری بگیری و بازدید و فروش سایتت رو زیاد کنی.
اما اگه بد انجام بشه، ممکنه به رتبهبندی سایتت یا حتی تصور مردم از برندت لطمه بزنه.
تو این بخشها میگیم چطور بهتره ازش استفاده کنی:
ما در ادامه توضیح میدیم که چطور باید با محتوای هوش مصنوعی رفتار کنی و به این سوالها جواب میدیم:
محتوای هوش مصنوعی چطور کار میکنه؟
آیا از نظر اخلاقی و پایداری (برای طولانی مدت) درست هست؟
نظر گوگل در موردش چیه؟
ممکنه به سئوی سایتت کمک کنه یا بهش ضرر بزنه؟
موارد استفاده از محتوای هوش مصنوعی چی هستن؟
چطور میتونی مؤثر ازش استفاده کنی؟
آمادهای؟ بزن بریم که شروع کنیم!
محتوای تولید شده با هوش مصنوعی (AI) چیست؟

محتوای تولید شده با هوش مصنوعی در واقع متن، عکس، صدا یا ویدئویی است که بهجای اینکه توسط آدمها ساخته بشه، توسط ماشینها تولید شده.
این محتوا با استفاده از سیستمهای یادگیری ماشین (Machine Learning) ساخته میشه که میتونن تا حدودی تقلید کنن که ما انسانها چطور مینویسیم، نقاشی میکشیم و حرف میزنیم؛ حتی چطور موسیقی میسازیم، عکس میگیریم و توی فیلمها حرکت میکنیم و بازی میکنیم.
این روزها ابزارهای خیلی زیادی هستن که میتونن این نوع محتوا رو بسازن، و کلاً هم مدلهای محتوای مختلفی رو میشه باهاشون تولید کرد.
مثلاً:
- ChatGPT: یه پلتفرم هوش مصنوعی همهکاره است که میتونه هر کاری انجام بده؛ از ساختن پست بلاگ و تحقیق گرفته تا نوشتن کدهای برنامهنویسی اختصاصی. پلتفرمهای شبیه به این چتباتها (رباتهای گفتوگو) شامل Claude، گوگل Gemini، مایکروسافت Copilot و Perplexity هستن.
- Jasper AI: یه پلتفرم هوش مصنوعی برای بازاریابیه که میتونه تو کارهایی مثل نوشتن متنهای تبلیغاتی برای شبکههای اجتماعی کمکت کنه.
- MidJourney و DALL-E: اینها ابزارهایی هستن که متن رو تبدیل به عکس میکنن و میتونن براتون عکسهای مورد نیاز برای پستهای بلاگ، ایمیلها و کمپینهای شبکههای اجتماعی رو بسازن.
- Lumen5: این ابزار میتونه انواع ویدئوهای تبلیغاتی رو برای برند شما تولید کنه.
ساختن (Generation) در برابر خودکارسازی (Automation) در برابر کمک گرفتن (Assistance)
شما هم میتونید از یه ابزار هوش مصنوعی بخواهید که مستقیماً محتوای شما رو بسازه. اما این امکان رو هم دارید که ازش برای کارهای دیگهای مثل تحقیق، ایدهپردازی، چک کردن حقایق (فکتچکینگ) و ویراستاری (غلطگیری) استفاده کنید.
به هرحال همیشه یه نقش انسانی لازمه، و این شما هستید که باید تصمیم بگیرید این نقش چقدر باشه.
- محتوای تولید شده با هوش مصنوعی (AI-generated content): اینجوریه که شما به ابزار هوش مصنوعی یه سری دستور (در قالب یه "پرامپت") میدید و اون محتوا رو تولید میکنه تا شما آپلود یا ویرایشش کنید.
- محتوای خودکار شده با هوش مصنوعی (AI-automated content): این نوع محتوا با کمترین دخالت انسان یا اصلاً بدون دخالت انسان تولید میشه. مثلاً، شما یه ابزاری رو روی سایتتون تنظیم میکنید که برای هر محصول جدیدی که آپلود میشه، یک عنوان (Title Tag) بنویسه.
- محتوای کمکی هوش مصنوعی (AI-assisted content): هوش مصنوعی تو روند تولید محتوا کمک میکنه، ولی خودش محتوا رو کامل تولید نمیکنه. این کمک میتونه به کوچیکی پیدا کردن یه آمار برای تأیید حرف اصلی شما باشه، یا به بزرگی اینکه یه طرح کلی و مفصل برای متن شما بنویسه.
💡 نکته حرفهای (Pro Tip)
اگه دنبال تحقیق کردن در مورد یه موضوع هستید، نه تولید مستقیم محتوا، بهتره سراغ پلتفرمهایی غیر از ChatGPT هم برید. مثلاً، Perplexity منابع اطلاعاتیش رو اعلام میکنه و جوابهاش رو بر اساس اطلاعاتی میده که همون لحظه از وب جمعآوری کرده.
هوش مصنوعی چطور محتوا تولید میکنه؟
برای اینکه بفهمیم پلتفرمهای هوش مصنوعی چطور محتوا میسازن، اول باید یه کم بدونیم که اصلاً چی هستن و چطور کار میکنن.
این یه موضوع فنی و تخصصی هست، اما به زبان ساده، این پلتفرمها رو با حجم خیلی زیادی اطلاعات تغذیه کردن و بهشون یاد دادن که الگوها و روابط بین چیزها رو بفهمن. این همون درک و فهمی هست که بهشون اجازه میده محتوای جدید بسازن.
توهم فکر کردن
پلتفرمهای هوش مصنوعی فکر نمیکنن، ولی این حس رو به آدم میدن که انگار دارن فکر میکنن. دلیلش اینه که اساس کارشون بر پایه چیزی به اسم "شبکه عصبی" (Neural Network) هست.
شبکه عصبی یه سیستم کامپیوتریه که از نحوه کار کردن مغز انسان الهام گرفته شده. توی مغز، نورونها با هم ارتباط برقرار میکنن و همین ارتباطها هستن که به ما اجازه میدن فکر کنیم، چیزها رو یادمون بمونه، احساسات رو تجربه کنیم و الی آخر.
شبکههای عصبی هم بخشهای مختلفی دارن که با هم کار میکنن تا یه کل بزرگتر رو تشکیل بدن. نورونهای مصنوعی (که بهشون "گره" (Nodes) میگن) بهصورت لایهلایه چیده شدن. مثلاً، ممکنه یه لایه اشکال رو بفهمه، درحالیکه یه لایه دیگه رنگها یا لبهها رو درک کنه.
بنابراین، اگه یه شبکه عصبی برای شناختن عکسها طراحی شده باشه، شما ممکنه عکس یه مبلمان رو بهش بدید که چهارتا پا، یه نشیمنگاه و یه تکیهگاه داره. لایههای مختلف شبکه، اجزای مختلف عکس رو شناسایی میکنن و در نهایت، خروجی اون عکس رو با عنوان "صندلی" برچسب میزنه.

پلتفرمهای عمومی هوش مصنوعی مثل ChatGPT بر اساس نوع خاصی از شبکههای عصبی ساخته شدن که بهشون "مدل زبان بزرگ" (Large Language Model یا LLM) میگن.
این مدلها برای این طراحی شدن که زبان انسان رو بفهمن؛ نه فقط اصول اولیه مثل املا، گرامر و ساختار جمله (Syntax)، بلکه ارتباطات عمیقتر معنایی بین کلمات و جملات رو هم درک کنن.
درک زبان طبیعی (Natural Language Processing یا NLP)
خب، چطور هوش مصنوعی مولد (Generative AI) اینقدر زبان رو خوب میفهمه؟ این کار به لطف چیزی به اسم "درک زبان طبیعی" (NLP) انجام میشه.
NLP یه اسم کلی برای مجموعهای از تکنیکهای هوش مصنوعیه که نشون میده چطور کامپیوترها میتونن زبان انسان رو بفهمن. این موضوع شامل چیزهایی مثل ترجمه، تحلیل خودکار احساسات، نرمافزارهایی که برای ویدئوها زیرنویس میسازن و... هست.
گوگل NLP رو اینطور تعریف میکنه:
"به عنوان شاخهای از هوش مصنوعی، NLP (پردازش زبان طبیعی)، از یادگیری ماشین استفاده میکنه تا متن و دادهها رو پردازش و تفسیر کنه. شناسایی زبان طبیعی و تولید زبان طبیعی هر دو از انواع NLP هستن."
مدلهای زبان بزرگ (LLM) با ترکیب اصول NLP با این موارد، قویتر میشن:
- یک شبکه عصبی خیلی بزرگ
- حجم عظیمی از اطلاعات آموزشی
منظور از اطلاعات آموزشی، محتوای وب، مقالات علمی، پستهای شبکههای اجتماعی... و خلاصه هر نوع متنی هست. وقتی تمام این مواد در دسترس LLM قرار میگیره، میتونه از تکنیکهای تشخیص الگو استفاده کنه تا به یک درک پیچیده از نحوه کارکرد زبان برسه
موتورهای پیشبینی (Prediction Engines)
پلتفرمهای هوش مصنوعی مولد که حالا به یک درک پیچیده از زبان انسان مسلح شدن، این توانایی رو دارن که یه تیکه متن رو بگیرن و پیشبینی کنن که بعدش چی میاد. و دقیقاً همین توانایی هست که بهشون اجازه میده محتوا رو از صفر بنویسن.
بیشتر پلتفرمهای هوش مصنوعی یه صفحه چتمانند یا یه رابط برنامهنویسی (API) دارن که به شما اجازه میده بهشون دستور بدید ،که معمولاً این دستورات در قالب یه "پرامپت" هستن. تو حوزه بازاریابی، خوبه که پرامپت رو شبیه دستور کاری بدونید که به یه نویسنده انسان میدادید.
پلتفرم، پرامپت شما رو میگیره، سعی میکنه بفهمه دقیقاً چی میخواید، و بعدش محتوای مورد نظرتون رو تولید میکنه.
هوش مصنوعی مولد فراتر از متن: عکس، صدا و ویدئو
درست است که ابزارهای ساخت عکس، ویدئو و صدا ممکن است از NLP (همان درک زبان طبیعی) استفاده کنند تا پرامپت یا فیلمنامه شما را بفهمند، اما برای ساختن خروجی نهایی به فناوریهای دیگری هم نیاز دارند.
ساخت عکس با هوش مصنوعی
ابزارهای محبوب ساخت عکس با هوش مصنوعی، مثل DALL-E و MidJourney، از چیزی به اسم "مدل انتشار" (Diffusion Model) استفاده میکنند. این هوشهای مصنوعی با این روش آموزش دیدهاند که: به تدریج به عکسها نویز تصادفی اضافه کنند و بعد یاد بگیرند که چگونه این روند را برعکس کنند (یعنی نویز را حذف کنند).
لحظهای یک تلویزیون قدیمی را تصور کنید. آن برفکهای تصادفی سیاه و سفید، کمی شبیه همان نویزی است که اینجا در موردش صحبت میکنیم. وقتی شما یک پرامپت مینویسید، ابزار ساخت عکس با آن نویز تصادفی شروع میکند و با "حذف نویز" یک تصویر میسازد. فرض کنید از حالت برفک شروع میکنید و کمکم "کانال را تنظیم میکنید" تا یک تصویر واضح داشته باشید.
طراحی و ساختهای دیگر
ابزارهایی هم وجود دارند که میتوانند وبسایت، متریال تبلیغاتی چاپی، لوگو و غیره را طراحی کنند؛ چیزهایی که قبلاً کار طراحان گرافیک و وب بود.
همانطور که میتوانید حدس بزنید، ساخت ویدئو حتی پیچیدهتر است، چون به یک دنباله از تصاویر پشت سر هم نیاز دارد.
مغز همه اینها: تشخیص الگو
در نهایت، تمام این کارها به تشخیص الگو برمیگرده. یک هوش مصنوعی اگر با به اندازه کافی مواد آموزشی مرتبط تغذیه بشه، میتواند تقریباً هر چیزی را تولید کنه. فقط لازم است بداند آن چیزها باید شبیه به چه چیزی باشند.
مثلاً در مورد صدا، مدلهای هوش مصنوعی با موسیقی، صحبت کردن و صداهای دیگر آموزش میبینند. میتوان به آنها یاد داد که نتها، سازها، ریتمها، صداها و سایر ویژگیهای آن محتوای شنیداری را تشخیص دهند. و شبیه مدلهای زبان بزرگ (LLM)، میتوانند پیشبینی کنند که بعدش چه چیزی میآید.
دقت و سوگیری (تعصب) مدلهای زبان بزرگ (LLM)
یه ضربالمثلی هست که میگه: "آشغال بدی داخل، آشغال هم تحویل میگیری." این حرف صد در صد در مورد محتوای هوش مصنوعی هم صدق میکنه. چون مدلهای زبان بزرگ (LLM) و بقیه مدلهای هوش مصنوعی با یه سری محتوای خاص آموزش داده میشن، نقاط قوت و ضعف اون محتوا رو هم با خودشون حمل میکنن.
دقت و احتمال خطا
پلتفرمهای هوش مصنوعی مولد اصلاً بینقص نیستن، اما سطح دقتشون واقعاً بالاست.
یه سری آزمون استاندارد (معیارسنجی) طراحی شده که توش سوالات چند گزینهای مختلفی (از دانش عمومی گرفته تا سطح تخصصی) تو زمینههای مختلف پرسیده میشه. هوشهای مصنوعی محبوب تو این آزمونها معمولاً به دقت حدود ۸۵ تا ۸۸ درصد میرسن.
مشکل سوگیری و توهم
ولی LLMها میتونن سوگیریهایی رو که تو محتوای آموزشی وجود داشته، به ارث ببرن.
مثلاً، یک مطالعه در مورد سوگیری LLMها نشون داد که این مدلها معمولاً رشتههای هنر و علوم انسانی رو بیشتر به خانمها و علوم و ریاضی رو به آقایون ربط میدن. همینطور سوگیریهایی مربوط به نژاد، مذهب، سن و معلولیت هم تو این مدلها پیدا شده.
یه مشکل دیگه اینه که اگه LLMها در مورد یه موضوع خاص اطلاعات نداشته باشن، ممکنه "توهم بزنن" به عبارت دیگه، از خودشون حرف درمیارن و دروغ میگن! بخشی از دلیلش اینه که بهشون آموزش داده شده که همیشه یه جوابی بدن.
حرف آخر؟
نتیجهای که باید گرفت؟ همیشه به اعتبار و قابل اعتماد بودن محتوای هوش مصنوعی با شک و تردید نگاه کنید. معمولاً لازم هست که یک آدم واقعی اون رو قبل از انتشار، ویرایش و بررسی کنه.
محتوای هوش مصنوعی و سئو (SEO)
شاید تعجب کنید اگه بگم که گوگل ذاتاً با محتوای هوش مصنوعی مشکلی نداره!
در واقع، برای گوگل خیلی مهم نیست که محتوای شما از کجا اومده، فقط براش مهمه که کیفیتش بالا باشه و برای کاربر مفید باشه.
موضع گوگل درباره محتوای هوش مصنوعی
ChatGPT همان سیستمی که هوش مصنوعی مولد را سر زبانها انداخت اواخر سال ۲۰۲۲ راهاندازی شد. در فوریه ۲۰۲۳، گوگل تو بلاگ Search Central خودشان یک بیانیه درباره محتوای هوش مصنوعی منتشر کرد:
"سیستمهای رتبهبندی گوگل هدفشان این است که به محتوای اصیل و باکیفیت پاداش بدهند... تمرکز ما روی کیفیت محتوا است، نه اینکه چطور تولید شده، و این راهنما به ما کمک کرده سالها نتایج قابل اعتماد و باکیفیتی به کاربران ارائه دهیم."
"مثلاً، حدود ۱۰ سال پیش نگرانیهایی درباره زیاد شدن محتوایی وجود داشت که در حجم بالا توسط انسانها تولید میشد. هیچکس فکر نمیکرد درست باشه که ما کلاً همه محتوای تولید شده توسط انسان رو ممنوع کنیم. در عوض، منطقیتر بود که سیستمهایمان رو بهتر کنیم تا به محتوای باکیفیت پاداش بدیم."
پس، اساساً، تا وقتی که محتوا کیفیتش به اندازه کافی بالا باشه، کارتون اوکیه.
تغییر تمرکز: از کیفیت تا مبارزه با اسپم
اما اخیراً، این دستورالعملها از "ما به کیفیت پاداش میدهیم" به سمت "اسپمکار نباشید" تغییر کرده.
این هم بخشی از دستورالعملهای Search Central هست که در مارس ۲۰۲۵ بهروز شده:
"استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی مولد یا ابزارهای مشابه برای ساختن تعداد زیادی صفحه بدون اضافه کردن ارزش برای کاربر، ممکن است قوانین اسپم گوگل در مورد سوءاستفاده از محتوای انبوه (Scaled Content Abuse) را نقض کند."
در آن صفحه همچنین صراحتاً در مورد استفاده از هوش مصنوعی برای تحقیق و ساختاردهی صحبت شده، که این یعنی اینکه سپردن کار نوشتن محتوا به خود هوش مصنوعی میتواند منفی باشد.
این دیدگاه با این واقعیت که گوگل اخیراً به تیم بازبینی دستی خود گفته است که محتوای هوش مصنوعی را به عنوان محتوای با کیفیت پایین علامت بزنند، پشتیبانی میشود.
این یعنی برای شما چه معنیای داره؟
- به جای کمیت (تعداد)، روی کیفیت تمرکز کنید.
- از هوش مصنوعی برای تحقیق و برنامهریزی استفاده کنید، نه اینکه زیاد برای نوشتن بهش تکیه کنید.
- و اگر هم گذاشتید براتون چیزی بنویسه، حتماً مطمئن بشید که یه آدم واقعی اون رو ویرایش کنه تا طبیعی و شبیه حرفهای یه انسان به نظر برسه.
چطور محتوای هوش مصنوعی میتواند به رتبهبندی سایت شما آسیب بزند (اگر بد اجرا شود)
الگوریتمهای گوگل یعنی همان سیستمهایی که تصمیم میگیرند کدام سایتها برای کدام جستجوها رتبه بالا بگیرند همیشه روی ارائه محتوای باکیفیت به کاربران تمرکز دارند. اگر قرار باشد نتایج بیکیفیت به کاربر بدهند، احتمالاً کاربرانش به یک موتور جستجوی دیگه سوییچ میکنند.
این یعنی اگه الگوریتمهای گوگل محتوای شما (یا سایت شما) رو بیکیفیت تشخیص بدن، سایت شما رتبه خوبی نمیگیره.
قوانین گوگل در مورد محتوای انبوه (اسپم)
سیاست گوگل در مورد سوءاستفاده از محتوای انبوه صراحتاً به "استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی مولد... برای ساختن تعداد زیادی صفحه بدون اضافه کردن ارزش برای کاربر" اشاره میکند.
مثلاً، یک شرکت (SE Ranking) یک آزمایشی انجام داد: آنها ۲۰ سایت جدید ساختند که کاملاً پر از محتوای هوش مصنوعی بود. در ابتدا، به نظر میآمد سایتها خوب عمل میکنند. اما ناگهان، در فوریه ۲۰۲۵، تمام رتبههای کلیدی که به دست آورده بودند، از دست رفت!
دلیل دقیق این افت رتبه مشخص نیست؛ شاید به خاطر بررسی دستی سایتها بوده یا بهروزرسانی الگوریتمهای ضد اسپم گوگل. چیزی که واضح است این است که، حتی اگر نقض قوانین گوگل گاهی منجر به سود کوتاهمدت شود، اما استراتژی مطمئنی برای بلندمدت نیست.
مشکل اصلی: عدم منحصربهفرد بودن
چون هوش مصنوعی با استفاده از محتوای موجود آموزش دیده، محتوایی که تولید میکند، واقعاً منحصربهفرد نیست.
شما میتونید با نوشتن یک پرامپت عالی که از همان اول ایدهها و اطلاعات منحصربهفردی به هوش مصنوعی میده، این مشکل را کم کنید. اما اگر از ChatGPT بخواهید لیستی از ایدههای پست بلاگ بدهد و بعد بخواهید یکی از آنها را بنویسد، محتوا احتمالاً شبیه پستهایی میشود که قبلاً وجود دارند، چون هوش مصنوعی اینگونه کار میکند.
و اگر محتوای شما منحصربهفرد یا باارزش نباشد، بعید است که رتبه خوبی بگیرد، یا اصلاً رتبه بگیرد.
چطور محتوای هوش مصنوعی میتواند به رتبهبندی کمک کند (اگر خوب اجرا شود)
اگه تمرکز اصلی شما روی محتوای باکیفیت باشه (که باید هم همینطور باشه)، ابزارهای هوش مصنوعی مولد میتونن به شما کمک کنن که مقدار بیشتری از این محتوا رو سریعتر تولید کنید.
داشتن محتوای بیشتر، راه خوبیه تا توی کلمات جستجوی بیشتری رتبه بگیرید و در نتیجه، بازدید بیشتری به سایتتون بیاد. همچنین میتونید از هوش مصنوعی برای بهبود رتبه محتوای فعلی سایتتون هم استفاده کنید.
نکته کلیدی اینجا اینه که برای کاربرانتون ارزش افزوده ایجاد کنید. محتوای باارزش شانس بیشتری برای رتبهگیری داره و بازدیدکنندههای جدیدی رو به سایت شما میآورد.
راههای استفاده مؤثر
مثلاً، میتونید از هوش مصنوعی بخواهید بر اساس یک دستور (پرامپت) خیلی دقیق و مفصل، یک متن بنویسه که از همون اول نکات سئویی توش لحاظ شده باشه ایدهای که پایینتر بیشتر در موردش حرف میزنیم.
یا میتونید از هوش مصنوعی برای ایده گرفتن، تحقیق کردن، ساختاردهی محتوا (اوتلاین)، چک کردن صحت مطالب (فکتچکینگ) یا بهبود یک صفحه موجود استفاده کنید.
ایده گرفتن برای بهتر کردن سئوی یک صفحه موجود میتونه به سادگی این باشه که متن رو تو ChatGPT کپی کنید و ازش مشاوره بخواهید. البته، ابزارهای هوش مصنوعیای هم هستن که مخصوص این کار طراحی شدن، مثل Content Toolkit شرکت Semrush.
ایدههای خیلی بیشتری برای استفاده مؤثر از محتوای هوش مصنوعی رو در بخش "بهترین روشهای استفاده" (که در ادامه میآید) با هم بررسی میکنیم.
محتوای هوش مصنوعی و خلاصههای هوش مصنوعی گوگل (AI Overviews)
شاید فکر کنید که خلاصههای هوش مصنوعی (AI Overviews) همان محتوایی که الان توسط هوش مصنوعی ساخته میشه و بالای خیلی از نتایج جستجوی گوگل نشون داده میشه باید بیشتر اطلاعاتش رو از محتوایی بگیره که انسانها نوشتند.
اما، یک تحقیق جدید نشون داده که حدود ۹۱.۴ درصد از محتوایی که توی این خلاصههای هوش مصنوعی منبع قرار گرفته، حداقل بخشی ازش رو هوش مصنوعی ساخته (البته تو بیشتر موارد، انسانها هم تو ساختش دخالت داشتند).
نکته فرعی
یه نکته کوچیک اینجا هست: این تحقیق بر اساس یک سیستم تشخیص هوش مصنوعی انجام شده. معلوم نیست که این سیستم چقدر دقیقه. بعضی مطالعات میگن بهترین ابزارهای تشخیص هوش مصنوعی تا ۹۹ درصد هم دقت دارن، ولی در کل، میزان دقتشون خیلی متفاوته.
اگه نتایج این تحقیق درست باشه، این یعنی استفاده از فناوری هوش مصنوعی برای تولید محتوای باکیفیتتر میتونه شانس شما رو برای ظاهر شدن در خلاصههای هوش مصنوعی گوگل بیشتر کنه، و به این ترتیب دیدهشدن سایتتون رو افزایش بده.
اخلاق و پایداری
"دانشمندان شما اینقدر درگیر این بودن که آیا 'میتونن' این کار رو بکنن، که یادشون رفت فکر کنن آیا 'باید' انجامش بدن یا نه." – پارک ژوراسیک
اگه بخوایم منصف باشیم، بحث و جدل زیادی در مورد اینکه هوش مصنوعی مولد چقدر اخلاقی و پایدار (برای طولانی مدت) هست، و اینکه اصلاً باید ازش استفاده کنیم یا نه، وجود داشته و داره.
مالکیت فکری (Intellectual Property)
بیشتر بحثهای اخلاقی حول محور محتوایی میچرخه که برای آموزش مدلهای زبان بزرگ (LLM) و ابزارهای دیگه استفاده میشه. خیلی از این محتواها ممکنه مجانی و در دسترس آنلاین باشند، اما همچنان مالکیت فکریشون مال خالق اصلیه.
بعضیها میگن استفاده از این محتواها برای آموزش هوش مصنوعی بدون اجازه، قوانین کپیرایت رو زیر پا میذاره.
این نگرانی به خصوص بین نویسندهها، هنرمندها و بقیه کسانی که کار خلاقانه میکنن خیلی زیاده. مثلاً، اسم گرگ روتکوفسکی (هنرمند سبک فانتزی) بیش از ۴۰۰ هزار بار توی پرامپتهای هوش مصنوعی استفاده شده، و کارهای زیادی توی اینترنت هست که اسمش پای اونها خورده، درحالیکه اون خودش اونها رو نساخته!
طبیعیه که هنرمندها نخوان کار سختی که کشیدن، بدون اجازه کپی بشه. و این ترس هم وجود داره که شغلشون کلاً از بین بره.
جنبه دیگر قضیه
از طرف دیگه، بعضیها هم میگن که همه کارهای هنری تا حدودی بر اساس کار بقیه ساخته شدن. هنرمندها از همدیگه الهام میگیرن و کپی کردن (یا بازسازی) اغلب راهیه که هنرمندها سبک خودشون رو پیدا میکنن.
یکی از مشکلات اصلی، نبود قانونگذاری تو صنعت هوش مصنوعی هست. احتمالاً این قوانین به مرور زمان وضع میشن، اما فعلاً این ماییم که باید تصمیم بگیریم با چی راحتیم و از چی استفاده کنیم.
💡 نکته حرفهای (Pro Tip)
اگه نگران مالکیت فکری هستید، از ابزارهایی استفاده کنید که منابع (Citations) رو بهتون میدن (مثل Perplexity یا Gemini)، و حتماً این منابع رو تو متن خودتون هم بیارید.
پایداری و محیط زیست
در مورد پایداری (یعنی آسیب نزدن به محیط زیست در بلندمدت)، خیلی از مطالعات—مثل این یکی که مال دانشگاه MIT هست—نشان دادهاند که صنعت هوش مصنوعی، مصرف برق، آب و منابع بالایی دارد.
اما، طبق یک مقاله از دانشگاه آکسفورد در این مورد، میزان مصرف از یک پلتفرم به پلتفرم دیگر فرق میکند و خیلی از این آمارها هم بر اساس تخمینها هستند. واقعاً سخته که بگیم استفاده یک کاربر معمولی از این ابزارها، چقدر روی محیط زیست تأثیر میگذارد.
مقاله دانشگاه آکسفورد با این نقل قول از پروفسور چارلی ویلسون تمام میشود که به نظر یک توصیه منطقی است:
"مثل هر فعالیت پرانرژی دیگری، از هوش مصنوعی با احتیاط استفاده کنید. اما اگر نگران ردپای کربنی خودتان هستید، اول به سفرها، رژیم غذایی و مصرف انرژی خانهتان نگاه کنید—آنها واقعاً بیشترین تأثیر را روی آلایندگیهای خانگی دارند."
آیا استفاده از هوش مصنوعی به برند شما میخوره؟
شما به عنوان یک برند، باید تصمیم بگیرید که آیا اصلاً از هوش مصنوعی استفاده میکنید یا نه، و اگه آره، به چه روشی؟
- اگه مثلاً یک خیریه هستید که تمرکزش روی محیط زیسته، احتمالاً استفاده از هوش مصنوعی بین مخاطبان شما بازخورد خوبی نخواهد داشت.
- از طرف دیگه، یک کسبوکار تکنولوژیمحور که میخواد نشون بده همگام با پیشرفتهای روز حرکت میکنه، ممکنه سریعتر اون رو بپذیره و ازش استفاده کنه.
بهترین روشها برای استفاده مسئولانه از محتوای هوش مصنوعی
خب، تا الان تئوری کار رو بررسی کردیم. حالا میرسیم به بخش عملی!
آماده باشید برای چند تا نکته کاربردی که باید انجام بدید. برای مثالها از زنجیره کاملاً خیالی "کافیشاپ گربهها" به اسم Purrcolator Café استفاده میکنیم!
استفاده از هوش مصنوعی رو به اهداف کسبوکار گره بزن، نه حجم محتوا
ساختن محتوا با هوش مصنوعی نسبتاً سریع و آسونه. اما اگه به اهداف کسبوکار شما کمک نکنه، فقط وقت و انرژیتون رو هدر دادید.
مثلاً، اگه کافیشاپ Purrcolator کلی محتوای هوش مصنوعی درباره نحوه نگهداری گربه تولید کنه، ممکنه توجه و تعامل زیادی ایجاد بشه، اما فروش واقعی قهوه بالا نمیره. چرا؟ چون کسی که خودش گربه داره، احتمالاً کمتر دوست داره بره کافهای که پر از گربه است!
به جای اینکه فقط به تعداد محتوا تمرکز کنی، ببین برای رسیدن به اهدافت چه نوع محتوایی نیاز داری:
| هدف | نوع محتوا | مثال |
| جذب مشتری (Lead generation) | صفحههای فرود (Landing Pages) | "همین حالا برای بازدید جا رزرو کن." |
| دیده شدن تو نتایج جستجو | پستهای اطلاعاتی | "چطور گربهها روی سلامت روان تأثیر مثبت میذارن." |
| اثبات قدرت و تخصص برند | محتوای رهبری فکری (Thought leadership) | "ما چطور یک کسبوکار گربهپسند ساختیم؛ شما هم میتونید." |
هدف سئو (SEO Intent) رو توی پرامپتهات بگنجون
یه اشتباهی که خیلیها مرتکب میشن اینه که یه پرامپت ساده مثل "یه مقاله در مورد ۱۰ تا از محبوبترین نژادهای گربه بنویس" مینویسن. این مدل پرامپتها کنترل خیلی کمی به شما میدن که بفهمید محتوای تولید شده برای سئو خوبه یا نه، چون به هوش مصنوعی دستور ندادی که به چیزهایی مثل کلمات کلیدی و ساختار توجه کنه.
قانون کلی اینه: اگه به ابزار هوش مصنوعی به صراحت نگی یه کاری رو انجام بده، انجامش نمیده.
به همین دلیله که مهمه سئو رو یه بخش کلیدی از پرامپتت کنی. حتماً این نکات رو توش جا بده:
- کلمات کلیدی (Keywords): اول تحقیق کلمات کلیدی رو انجام بده، بعد به هوش مصنوعی بگو دقیقاً از چه کلماتی استفاده کنه. با هدف گرفتن درست این کلمات، شانس بیشتری برای جذب بازدید ارگانیک داری.
- هدف (Intent): علاوه بر کلمات کلیدی، به هدف جستجوی کاربر هم فکر کن. این محتوا چقدر به درد مخاطب میخوره و هوش مصنوعی باید چیکار کنه تا این نیاز رو برآورده کنه؟
- ساختار (Structure): به ابزار یه طرح کلی از چیزهایی که میخوای تو محتوا باشه، بده؛ مثلاً بخشهای H2 و H3. به هوش مصنوعی بگو که آیا قراره این محتوا یه پست بلاگ باشه، یه بخش سؤالات متداول (FAQ)، یا چیز دیگهای.
- موجودیتها (Entities): تو دنیای جستجو، موجودیتها یعنی "چیزها": مکانها، آدمها، محصولات، سازمانها، رویدادها و مفاهیم. موتورهای جستجو میدونن این موجودیتها چی هستن و چطور به هم ربط دارن. برنامهریزی کن که کدوم یکی از اینها رو میخوای تو متنت بگنجونی.
- لینکهای داخلی (Internal links): به ابزار بگو به کدوم صفحههای سایتت لینک بده و از چه متنی برای لینک (Anchor Text) استفاده کنه تا به گوگل نشون بدی کدوم صفحهها مهم هستن و چطور به هم مرتبط میشن.
- لینکهای خارجی (External links): به همین شکل، برنامهریزی کن که به چه سایتهای دیگهای لینک بدی. این لینکهای خارجی میتونن نکتههایی که تو متن گفتی رو تقویت کنن و باعث بشن محتوای شما معتبرتر و دقیقتر به نظر بیاد.
- اسکیما (Schema): هوش مصنوعی فقط نباید متن بنویسه. میتونه کدهای مرتبط هم بنویسه. کد اسکیما به موتورهای جستجو و LLMها کمک میکنه محتوای صفحه شما رو بهتر بفهمن. ممکنه سایت شما خودش با یه افزونه (Plugin) این کار رو بکنه، اما اگه نه، میتونی از هوش مصنوعی بخوای کدش رو برات بنویسه.
اجباری نیست همان نسخه اول را منتشر کنی
لازم نیست اولین پرامپتی که مینویسی، آخرین پرامپت هم باشه.
مثلاً، پرامتی که در مورد گربهمون مونتی (Maine Coon) نوشتیم، ممکنه آن کیفیتی که دنبالش بودیم رو نداشته باشه. اگه این اتفاق افتاد، هیچ اشکالی نداره که دوباره با یه پرامپت جدید شروع کنی، پرامپت قبلی رو کمی تغییر بدی، یا از هوش مصنوعی بخواهی یک بخش خاص از محتوا رو عوض کنه. حتی میتونی کلاً یه ابزار هوش مصنوعی دیگه رو امتحان کنی.
مثلاً، فرض کن اون متنی که در مورد مونتی نوشته شده، لحن تبلیغاتیاش خیلی زیاده مثلاً چندین بار گفته که بیا کافه تا هم اونو نوازش کنی و هم قهوه بخوری. میتونی پرامپت رو اصلاح کنی و بگی که نباید لحن تبلیغاتی داشته باشه. یا میتونی به جملات خاصی اشاره کنی و بخواهی که بازنویسی بشن.
تمرکز روی مفهوم E-E-A-T
یک مفهوم خیلی مهم تو سئوی امروزی، همون چیزیه که گوگل بهش میگه E-E-A-T:
"سیستمهای رتبهبندی گوگل هدفشون اینه که به محتوای اصیل و باکیفیتی پاداش بدن که ویژگیهای E-E-A-T رو نشون میده: تخصص (Expertise)، تجربه (Experience)، اعتبار و صاحبنظر بودن (Authoritativeness) و قابل اعتماد بودن (Trustworthiness)."
شما احتمالاً برای مشاوره پزشکی پیش آرایشگرتون نمیرید، یا برای مدل موی جدید پیش دکترتون نمیرید! وقتی دنبال اطلاعات میگردید، بیشتر به کسی اعتماد میکنید که تو اون زمینه خاص، یه متخصص آموزشدیده باشه. به عبارت دیگه، دنبال E-E-A-T هستید.
گوگل هم دقیقاً همینطوره؛ بیشتر محتوایی رو نشون میده که توسط متخصصهای معتبر و مرتبط نوشته شده باشه، نه یه آدم غیرمتخصص که فقط نظرش رو گفته.
هوش مصنوعی و E-E-A-T
درسته که خودِ مدل هوش مصنوعی متخصص معتبری نیست، اما محتوایی که باهاش آموزش دیده، شامل اطلاعات انواع متخصصها هست.
یه محتوایی که E-E-A-T قوی داره، باید شامل نقل قولها، آمارها و نظرات افراد نامدار باشه، و ترجیحاً تو هر مورد، به منبع اصلی لینک داده بشه.
شما میتونید یا این موارد رو همون اول تو پرامپت (دستور) هوش مصنوعی تأکید کنید، یا اینکه بعد از ساخت محتوا، خودتون به صورت دستی این موارد رو اضافه کنید.
این کار شانس بهبود رتبه گوگل شما رو بالا میبره و کمک میکنه اعتماد خوانندههای انسانیتون هم جلب بشه. در واقع یه برد-برد هست.
با هوش مصنوعی مثل یک موتور غنیسازی داده رفتار کن، نه فقط یه نویسنده
شما میتونید از هوش مصنوعی بخواهید تمام متنهای شما رو بنویسه، اما احتمالاً نباید این کار رو بکنید.
درسته که هوش مصنوعی مولد میتونه مقاله، پست بلاگ، پست شبکههای اجتماعی و... بنویسه. اما میتونه به شما کمک کنه که استراتژی پشت محتواتون رو هم طراحی کنید از نظر خوشههای جستجو (Query Clusters)، موجودیتها (Entities) و هدف کاربر. اینجاست که هوش مصنوعی واقعاً میتونه بدرخشه.
- وقتی به خوشههای جستجو فکر میکنید، در واقع دارید به جای یه کلمه کلیدی، به مجموعهای از کلمات کلیدی مرتبط فکر میکنید. این کار به صفحه شما این شانس رو میده که برای بیش از یک عبارت رتبه بگیره. حتی میتونید یه سری صفحه مرتبط حول محور یک موضوع اصلی تولید کنید.
- موجودیتها (Entities) شامل اشیاء، برندها، سازمانها یا چیزهای مرتبط هستن. با آوردن اینها تو محتوای خودتون، در واقع دارید از پایگاه دانش گوگل استفاده میکنید که یه بانک اطلاعاتی از موجودیتها و ارتباطات بین اونهاست. موجودیتها به الگوریتمهای گوگل کمک میکنه محتوای شما رو از نظر بافت بهتر بفهمند و شما رو به عنوان متخصصتر تو اون موضوع نشون بدن.
- و با در نظر گرفتن هدف کاربر (User Intent)، مطمئن میشید که محتوای شما نیازهای خوانندههاتون رو برطرف میکنه.
مثال عملی
مثلاً، ممکنه برای یه پست بلاگ یه کلمه کلیدی تو ذهنتون باشه: "گربهها و سلامت روان". برای اینکه این ایده رو گسترش بدید، میتونید به سادگی از یه چتبات هوش مصنوعی مثل گوگل Gemini بخواهید که این ایده رو براتون باز کنه:
"من دارم یه پست بلاگ بر اساس کلمه کلیدی 'گربهها و سلامت روان' مینویسم. لطفاً خوشههای جستجو و موجودیتهایی که باید تو محتوا باشه رو پیشنهاد بده، و همینطور بگو چه نکاتی رو در مورد هدف کاربر در نظر بگیرم."
وقتی ما از این پرامپت استفاده کردیم، Gemini کلی پیشنهاد برای خوشههای جستجو و نکاتی در مورد هدف کاربر ارائه داد، مثلاً فواید داشتن گربه.
Gemini همچنین ایدههایی در مورد موجودیتها (Entities) به ما داد، که شامل چیزهایی از اصطلاحات علمی مثل "اکسیتوسین" و "کورتیزول" میشد تا نژادهای خاص گربه و مفاهیمی مثل "ذهنآگاهی (Mindfulness)".
گنجاندن بعضی یا همه این موارد تو محتوای شما به این معنیه که محتوای تولید شده ارزش بالاتری هم برای کاربرها و هم برای موتورهای جستجو خواهد داشت.
از روشهای ترکیبی (Hybrid Workflows) برای مقیاسپذیری استفاده کن
بهترین راه برای ایجاد تعادل بین کیفیت محتوا و مقیاسپذیری (یعنی بتونی حجم تولید رو زیاد کنی)، اینه که یه روند کاری بچینی که هم عناصر انسانی و هم عناصر هوش مصنوعی داشته باشه.
راههای مختلفی برای انجام این کار هست و اینکه دقیقاً روند کاری شما چطور باشه، به هدف و منابعی که داری بستگی داره. اما به عنوان یه مثال، میتونی از این مراحل پیروی کنی:
- همراه با هوش مصنوعی یه استراتژی محتوا طراحی کن.
- از هوش مصنوعی بخواه بر اساس اون استراتژی، پیشنویس یه مقاله رو بنویسه.
- مقاله رو ویرایش کن و با پرامپت رو اصلاح کن تا به کیفیت مورد نظرت برسی.
- به بهینهسازی خودکار فکر کن (مثلاً، ابزارهای هوش مصنوعی وجود دارن که میتونن لینکهای داخلی رو به مقاله اضافه کنن، کد اسکیما رو تزریق کنن و پتانسیل سئوی کلی محتوا رو ارزیابی کنن).
- بذار یه انسان محتوا رو برای کنترل کیفیت نهایی چک کنه.
- محتوا رو منتشر کن.
استفاده از این جور روشهای ترکیبی به این معنیه که شما هم کنترل کامل روی کیفیت محتوا دارید و هم میتونید محتوا رو با سرعت خیلی بالا و کارآمدی تولید کنید
قیف فروش رو در استفاده از هوش مصنوعی لحاظ کن
قیف فروش یا بازاریابی در واقع یه استعاره است که توضیح میده یه مشتری بالقوه تو کدوم مرحله از تصمیمگیری برای خرید قرار داره.
وقتی میخوای تصمیم بگیری برای یه محتوای خاص از هوش مصنوعی استفاده کنی یا نه، خوبه که به این فکر کنی محتوا مال کدوم مرحله از قیف فروشه. قانون کلی اینه که هر چقدر کاربر تو قیف پایینتر میره (یعنی به خرید نزدیکتر میشه)، بهتره از محتوای هوش مصنوعی کمتر استفاده کنی.
- بالای قیف (TOFU - Top of the Funnel): کاربر تازه داره با برند شما آشنا میشه. این محتواها بیشتر برای آگاهی از برند هستن و جنبه اطلاعرسانی دارن. پس استفاده بیشتر از هوش مصنوعی تو این مرحله مشکلی نداره.
- مثال: یک متن کلی درباره اینکه چطور گربهها میتونن سلامت روان رو بهتر کنن، محتوای TOFU هست. اطلاعاتش عمومیه و کمتر به برند ما ربط داره، پس استفاده از هوش مصنوعی مناسبه.
- وسط قیف (MOFU - Middle of the Funnel): کاربر داره گزینههای مختلف رو بررسی میکنه. رویکردهای نیمهخودکار اینجا خوب جواب میدن. میتونی از هوش مصنوعی برای ساختن جدولهای مقایسه (که توش بستهها یا گزینههای مختلف رو توضیح دادی) یا بخشهای پرسشهای متداول (FAQ) کمک بگیری. ولی باید اطلاعات اصلی رو خودت به هوش مصنوعی بدی تا کار کنه.
- مثال: پروفایل گربههای کافیشاپ Purrcolator میتونه محتوای MOFU باشه. کسانی که برند رو میشناسن ممکنه بخوان بیشتر در مورد گربههایی که ممکنه ببینن، بدونن. ما باید اطلاعات هر گربه رو به هوش مصنوعی بدیم تا کارش رو شروع کنه.
- پایین قیف (BOFU - Bottom of the Funnel): کاربر تقریباً تصمیمش رو گرفته و فقط به یک تلنگر کوچک نیاز داره تا خریدش رو نهایی کنه. اینجا دقت، اعتماد و متقاعدکنندگی مهمترین چیزها هستن. دخالت واقعی انسان بیشترین احتمال رو داره که اون ارتباط قلبی رو با کاربر ایجاد کنه که منجر به فروش بشه. پس بهتره از هوش مصنوعی دوری کنی.
- مثال: صفحه "رزرو بازدید" در کافه Purrcolator که کاربر میتونه زمان و تاریخ بازدیدش رو رزرو کنه، محتوای BOFU هست. مهمه که کاربری که تا اینجا اومده، دلسرد نشه، پس نباید از هوش مصنوعی استفاده کرد.
یک سیستم بررسی برای چک کردن صحت اطلاعات راهاندازی کن
شما احتمالاً متوجه شدید که هوش مصنوعی بعضی وقتها اشتباه میکنه. همانطور که قبلاً گفتیم، به این موضوع "توهم" میگن و اغلب وقتی اتفاق میافته که هوش مصنوعی جواب یه سوال رو نداره، یا جوابش رو بر اساس "اطلاعات غلطی" میده که تو مواد آموزشیاش بوده.
خیلی مهمه که چیزهایی رو که هوش مصنوعی مینویسه، حتماً از نظر صحت اطلاعات چک کنی.
مثلاً وقتی از Gemini پرسیدیم: "چه نوع گربههایی رو میشه تو مریخ پیدا کرد؟"، اون دو گونه از گربههای مریخی رو توصیف کرد! (البته باید اعتراف کرد که خودمان ازش خواستیم این کار رو بکنه.)
چرا توهم اتفاق میافته؟
توهم اتفاق میافته چون مدلهای هوش مصنوعی مولد، متن رو با پیشبینی کلمه بعدی تولید میکنن. جوابهای آنها بر اساس درک شبکه عصبی آنها از زبان انسان و موادی است که باهاش آموزش دیدن. این جوابها لزوماً بر اساس واقعیتها نیستن.
همینطور، این ابزارها معمولاً سعی میکنن جواب بدن، به جای اینکه بگن: "من نمیدونم."
دو راه خوب برای چک کردن صحت محتوای هوش مصنوعی:
- محتوا رو ببر تو یه ابزار هوش مصنوعی مولد دیگه و ازش بخواه که اشکالات و خطاهای موجود رو شناسایی کنه.
- محتوا رو دستی بررسی کن تا آمار، نقل قولها و ادعاهای دیگر رو پیدا کنی. بعد، صحت هر کدوم رو چک کن و دنبال منابع اصلی و معتبر باش. بهتره به این منابع هم لینک بدی تا کاربرها و موتورهای جستجو بدونن که تحقیقاتت رو درست انجام دادی.
بازگشت سرمایه (ROI) رو فراتر از رتبهبندی بسنج
اگه محتوای هوش مصنوعی تولید میکنی ولی تأثیرش رو روی کسبوکارت ارزیابی نمیکنی، هیچ فایدهای نداره. حیف نیست بعداً تعجب کنی که چرا کسی به کافه گربهات نمیاد و تازه بعدش بفهمی که چون دیدهشدن آنلاینت کم شده؟
اگه نتایج رو اندازه نگیری، ممکنه محتوای هوش مصنوعیات داره ناخواسته بهت ضرر میزنه، یا حداقل اونقدری منفعت نداره که ارزش وقت و انرژی که میذاری رو داشته باشه.
رتبهبندی کلمات کلیدی جای خوبیه برای شروع، ولی رتبه گرفتن خودش هدف نیست. شما رتبه میخواید تا بازدید بگیرید، و بازدید میخواید تا فروش یا تبدیل داشته باشید.
چندتا چیز دیگه که میتونی بررسی کنی:
- بازدید ارگانیک صفحهها و میزان تعامل صفحاتی که با هوش مصنوعی ساخته شدهاند، با استفاده از گزارش "Pages and Screens" تو گوگل آنالیتیکس.
- تعداد رویدادهای کلیدی (Key Events) یا تبدیلهایی (Conversions) که محتوای هوش مصنوعی شما ایجاد کرده، با استفاده از گزارش "Landing Pages" تو گوگل آنالیتیکس.
- افت محتوا (Content Decay)، که میزان کم شدن عملکرد سئوی یک صفحه تو طول زمان رو نشون میده. بخش کاربردی "Optimize Content" تو ابزار SERP Gap Analyzer شرکت Semrush میتونه کمکت کنه این افت رو تو صفحههای قدیمیات درست کنی.
- سهم صدا (Share of Voice) تو جستجوهای مولد (Generative Search). این به این معنیه که شما در برابر رقیبات برای جستجوهای غیربرند، تو حالت هوش مصنوعی گوگل، ChatGPT و بقیه ابزارهای هوش مصنوعی چقدر دیده میشی.
کنترل کنید گوگل چه محتوایی رو ببینه
اگه تصمیم گرفتید که با هوش مصنوعی در حجم بالا محتوا تولید کنید مثلاً حجم زیادی مقاله در مورد نژادهای گربه بسازید بهتره که اجازه ندید گوگل همون لحظه اون محتوا رو ببینه.
در عوض، میتونید یه قانون تو فایل robots.txt سایتتون بذارید که به گوگل بگه یه پوشه خاص از سایتتون رو نگاه نکنه. چیزی شبیه این:
User-agent: *
Disallow: /cat-breeds/
این کار جلوی "خزیدن" (Crawling) گوگل تو اون پوشه رو میگیره، یعنی گوگل نمیتونه اونجا رو بگرده تا ببینه چی توش هست.
چرا باید این کار رو بکنید؟
چون نمیخواید بهطور تصادفی حجم زیادی محتوای بیارزش و کممحتوا رو منتشر کنید که ممکنه به رتبهبندی سایتتون آسیب بزنه. گوگل محتوایی رو دوست داره که برای کاربرها ارزشمنده. پس با مخفی کردن موقت محتوای هوش مصنوعی، میتونید ببینید واقعاً چقدر ارزش داره، قبل از اینکه بذارید گوگل پیداش کنه.
- محتوا رو با گوگل آنالیتیکس بررسی کن. آیا تعامل خوبی داره؟ آیا کاربرها کل متن رو میخونن؟ آیا منجر به تبدیل (Conversion) میشه؟
خوبه که برای این معیارها، یه حد و مرز مشخص تعیین کنی تا همه محتوات رو بر اساس یه معیار یکسان قضاوت کنی. بعد، وقتی اون حد نصاب ارزش برآورده شد، میتونی با خیال راحتتر محتوا رو به گوگل نشون بدی.
مثلاً، کافیشاپ Purrcolator ممکنه ببینه که محتوای تولید شده توسط انسانها، میانگین زمان تعامل یک دقیقه داره. تو این حالت، منطقیه که بگه محتوای هوش مصنوعی باید حداقل ۴۰ ثانیه زمان تعامل داشته باشه.
استفاده از هوش مصنوعی چندوجهی (Multimodal AI) برای آیندهنگری محتوا
متن نوشتاری تنها چیزی نیست که میتونی برای تولیدش از هوش مصنوعی استفاده کنی. اگه داری یه پست بلاگ میسازی، به این فکر کن که عکس یا ویدئوهای کمکی هم کنارش تولید کنی.
با اجرای یک رویکرد چندوجهی، میتونی به ضدآسیب کردن محتوات در آینده کمک کنی و تعامل بیشتری ایجاد کنی.
نکات مهم در مورد عکسها و ویدئوها
- مراقب باش! استفاده نامناسب از عکسهایی که خیلی واضح هوش مصنوعی ساخته، میتونه محتوای شما رو سطحی و ارزان نشون بده و به برندت لطمه بزنه. از چند نفر بخواه به عکسها نگاه کنن و ببینن میتونن بفهمن که کار هوش مصنوعی هست یا نه. اگه فهمیدن، پرامپتت رو بهتر کن تا بیشتر شبیه برند یا سبک خاص خودت بشه. اگه شک داری، اصلاً از اون عکسها استفاده نکن.
- همچنین میتونی از هوش مصنوعی برای ساختن بخشهای صوتی کوتاه و فیلمنامه ویدئوها استفاده کنی؛ حتی میتونه کد یه ابزار تعاملی برای سایتت بنویسه. فقط یادت باشه که تأثیر سئوی این محتواها رو حتماً بسنجی.
اندازهگیری تأثیر
- مثلاً، عکسها میتونن تو جستجوی تصاویر گوگل بالا بیان، پس خوبه که ببینی اون عکسها چقدر تو Google Search Console دارن برات بازدید میارن.
- یا، اگه برای سایتت صدا یا ویدئو درست کردی، مطمئن شو که گوگل آنالیتیکس رو جوری تنظیم کردی که تعداد پخش یا بازدیدها رو دنبال کنه. اگه قابلیت Enhanced Measurement رو روشن کرده باشی، خودش پخش ویدئوها رو به صورت خودکار رصد میکنه.
- اگه ویدئوها رو تو یوتیوب هم آپلود کردی، میتونی عملکردشون رو از اونجا هم چک کنی.
سیاستهای استفاده رو مستندسازی و اعلام کن
اگه سازمان شما تصمیم میگیره از محتوای هوش مصنوعی استفاده کنه، خیلی مهمه که ثبات داشته باشید. به هر حال، این ابزاریه که اگه با بیدقتی استفاده بشه، ممکنه به رتبهبندی سایت یا حتی اعتماد به برندتون آسیب بزنه.
ممکنه مشتریهای کافیشاپ Purrcolator خیلی براشون مهم نباشه که از هوش مصنوعی استفاده شده یا نه. اما اگه شما یه وکیل هستید، احتمالاً دوست ندارید موکلهاتون فکر کنن که دارید از هوش مصنوعی برای نوشتن اسناد قانونی استفاده میکنید. اعتماد به برند برای شرکتهای حقوقی، تخصصی و مالی اهمیت ویژهای داره.
به همین دلیله که توصیه میشه یک سند داخلی حاکمیتی آماده کنید که مشخص کنه چه زمانی، کجا و چطور از هوش مصنوعی استفاده میشه. و مطمئن بشید که تمام افراد مربوطه در کسبوکار، این سیاست رو میدونن.
استراتژی افشاگری
باید در مورد استراتژی افشاگری هم تصمیم بگیرید؛ یعنی اینکه آیا به صورت صریح تو محتواهای هوش مصنوعیتون بگید که محتوا توسط هوش مصنوعی ساخته یا کمک شده.
افشاگری خوبیها و بدیهایی داره:
خوبیها:
- ممکنه به برند شما کمک کنه شفافتر و قابل اعتمادتر به نظر برسه.
- نشون میده که شما در پذیرش تکنولوژی جدید سریع عمل میکنید.
- قوانین در حال تغییر هستن. چه افشاگری تو منطقه شما یه الزام قانونی باشه، چه فقط از قوانین موجود برداشت بشه، ممکنه ایمنتر باشه که افشا کنید و مطمئن بشید که قوانین رو رعایت کردید.
بدیها:
- ممکنه مردم کمتر تمایل داشته باشن محتوا رو بخونن یا باهاش تعامل کنن.
- مطالعات نشون دادهاند که مردم به محتوایی که توسط هوش مصنوعی ساخته شده، کمتر از محتوای انسانی اعتماد میکنن (اگرچه آوردن منبع میتونه کمک کنه).
فراتر از چتباتها برو و APIها رو کشف کن
رابطهای کاربری شبیه چتباتها (مثل ChatGPT) استفاده آسونی دارن، ولی تو کاری که میتونن انجام بدن، یه کمی محدود هستن. مثلاً، تو هر لحظه فقط میتونن یه محتوا بنویسن.
با اینکه کار کردن باهاشون یه کمی پیچیدهتره، پلتفرمهایی مثل OpenAI، Google AI Studio، Anthropic و بقیه، دسترسی API (رابط برنامهنویسی اپلیکیشن) رو ارائه میدن که به شما اجازه میده کارها رو به شکل برنامهریزیشدهتر انجام بدید. این یعنی میتونید فرآیندهای خودکار و کارآمدتری برای تولید یا شخصیسازی محتوا طراحی کنید. البته برای این کار به دانش فنی نیاز دارید و این APIها هم مجانی نیستن. هزینهشون معمولاً بر اساس میزان استفاده شما تعیین میشه.
مثال:
ما میتونیم اطلاعات اصلی گربههای مختلف کافیشاپ Purrcolator رو تو یه صفحه گسترده (Spreadsheet) لیست کنیم و با استفاده از یه API اون اطلاعات رو به هوش مصنوعی بدیم. به این ترتیب، میتونیم تمام پروفایلهای گربههامون رو یکجا بنویسیم.
برای کافیشاپ Purrcolator، ممکنه تصمیم بگیریم یه تذکر کوتاه زیر صفحه بذاریم که ضرری نداره. چیزی شبیه این: "هوش مصنوعی و مقدار زیادی قهوه به ما در نوشتن این صفحه کمک کردند. البته، قابل پیشبینی بود که گربهها حتی یه پنجه هم برای کمک بلند نکردند."
فقط محتوا نیست!
محتوای هوش مصنوعی میتونه یک ابزار قدرتمند برای روندهای کاری سئوی شما باشه، به خصوص اگه عاقلانه و با نظارت انسان استفاده بشه. اما محتوا تنها راهی نیست که هوش مصنوعی داره روی سئو تأثیر میذاره.
پلتفرمهای هوش مصنوعی خودشون به تنهایی دارن تبدیل به موتورهای کشف (Discovery Engines) میشن. کل اکوسیستم اینکه چطور کاربرها سایتها رو پیدا میکنن، داره عوض میشه. در واقع، پیشبینی میشه که بازدیدکنندگانی که از طریق مدلهای زبان بزرگ (LLM) میان، تا سال ۲۰۲۸ از جستجوی ارگانیک سنتی (گوگل) پیشی بگیرن.
برچسب ها : تولید محتوا-سئو-هوش مصنوعی
مطالب آموزشی مرتبط :












ثبت ديدگاه